امروز : چهارشنبه, ۱۵ تیر , ۱۴۰۱ - 7 ذو الحجة 1443
- اسامی داوطلبان انتخابات مجلس در حوزه انتخابیه صومعه سرا
- زلزله برخی از شهرهای گیلان را لرزاند
- معرفی عامل دار زدن وحشیانه یک قلاده سگ در لشتنشاء به مراجع قضایی
- هزینه های جاری دولت سالانه بخش عمده ای از بودجه مملکت را می بلعد!
- تخریب چند دهنه پل و مسدود شدن راه ارتباطی روستایی در صومعه سرا/ تنیان وضعیت خوبی ندارد
- روسای ادارات شهرستان رشت در صورت عدم پاسخگویی عزل میشوند!
آمریکا تا ۲۰۱۴ حدود ۱۵۰ بیلیون دلار دیگر صرف جنگ افغانستان میکند
به گزارش فارس، اندیشکده «مطالعات بین الملل و استراتژیک»، در مقالهای به قلم «آنتونی اچ کورمن» از اعضای مرکز بینالمللی مطالعات راهبردی واشنگتن، مینویسد: اظهار نظر اتاق فکر و رسانهها در مورد سطح حضور نیروی نظامی آمریکا در افغانستان خطرناک و نسنجیده است. آمریکا در تلاش است تمامی نیروهای نظامی و غیر نظامی خود را […]
به گزارش فارس، اندیشکده «مطالعات بین الملل و استراتژیک»، در مقالهای به قلم «آنتونی اچ کورمن» از اعضای مرکز بینالمللی مطالعات راهبردی واشنگتن، مینویسد: اظهار نظر اتاق فکر و رسانهها در مورد سطح حضور نیروی نظامی آمریکا در افغانستان خطرناک و نسنجیده است.
آمریکا در تلاش است تمامی نیروهای نظامی و غیر نظامی خود را تا اواخر سال ۲۰۱۴ از افغانستان خارج کند. مقامات واشنگتن قصد دارند در هزینههای نظامی و کمکهای مدنی صرفجویی کنند، اما تاکنون این موضوع را رسانهای نکردهاند.
*خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان
در بهترین شرایط، برآیند پرسنل نظامی و غیرنظامی، معیار صحیحی نیست. مسئله حضور ۶۰۰۰ یا ۳۰۰۰۰ هزار زن و مرد نیست. موضوع مهم شرح وظایف آنها، ماموریتشان، وظایفشان در نبرد، پشتیبانی و تجهیزات، بودجه، حمایت آنها از راهبردی خاص، طرح و برنامه و ممارست در دستیابی به راهبرد مورد نظر است.
نیروی انسانی نظامی در جریان شورش و یا در تلاش برای تشکیل ملت مسلح در کشوری شکست خورده، بیمعنا است. موضوع میزان سعی نیروهای نظامی بومی در آینده است، نه تلاش نظامی تنها. صحبت در مورد نقش آمریکا در افغانستان و تحلیل این موضوع(در آینده) بدون توجه به ارتباط این دو، عقلانی نبوده و بیشتر به مزخرفات رسانهای شباهت دارد.
تعداد پرسنل نظامی و غیر نظامی، نوع عملکرد آنان را توجیه نمیکند. باید اطلاعاتی چون محل خدمت و میزان امنیت آنان را در آینده در نظر بگیریم. به گزارش رسانههای آمریکا، واشنگتن قصد دارد تعداد تاسیسات خود در افغانستان را از ۹۰ عدد در اواخر سال ۲۰۱۱ به ۵ عدد در سال ۲۰۱۴ کاهش دهد. هیچکس به عواقب این کار، تامین امنیت نیروهای آمریکایی یا کاهش توان عملیاتی آنان توجهی نمیکند.
همزمان با خروج نیروهای آمریکایی، متحدان این کشور و نهادها و سازمانهای غیر دولتی نیز در حال خروج کامل از افغانستان هستند. با نزدیکی زمان انتخابات افغانستان در سال ۲۰۱۴، این موضوع آیندهای مبهم را برای این کشوری شکست خورده ترسیم میکند.
*سانسور در آمریکا
مقامات آمریکا از نحوه رویارویی دولت اوباما با ابعاد نظامی و غیر نظامی این تغییرات تا سال ۲۰۱۴ ،هیچ طرحی را در اختیار مردم قرار ندادهاند. اطلاعات اندکی که توسط «ای اس ای اف» و دولت آمریکا رسانهای شده، مطالبی را در مورد نبردهای گذشته نشان میدهد.
بر این اساس، از سال ۲۰۱۰ تاکنون آمریکا توفیق نظامی قابل توجهی به دست نیاورده است. وزارت امور خارجه و «یو اس ای آی دی»، تاکنون اطلاعاتی را در مورد پیشرفت و تاثیر جنبش مدنی و ابعادی از برنامه کمکهای اجتماعی منتشر نکردهاند (برای کسب اطلاعات بیشتر به «جنگ افغانستان تا سال ۲۰۱۲ : مسیر نامعلوم جنگ و تغییر»، مراجعه کنید). با توجه به عدم دسترسی به طرح و گزارشات روشن، بحث در باب وجودقطعی چنین طرحی و یا وجود راهبرد خروج اضطراری، اندکی دشوار است. آمریکا قصد دارد تا پایان سال ۲۰۱۴، حدود ۱۵۰ بیلیون دلار دیگر را صرف جنگ افغانستان نماید و تلفات و خسارات بیشمار دیگری را متحمل شود.
*افشای توصیه ارتش به اوباما
توصیههای مقامات ارتش و ژنرال «جان الن» به اوباما در مورد گزینههای نیروی انسانی نظامی و آنچه فراروی آن است، نقل محافل عمومی شده و در بسیاری از اتاق فکر و رسانهها به آن پرداخته میشود. وظیفه ارتش آمریکا مشاوره نظامی است، نه تبیین دورنمای کلی که ابعاد مدنی و نظامی را نیز شامل میشود.
*احتمال فروپاشی دولت افغانستان
تبیین بخش مدنی طرح، برعهده وزارت امور خارجه و «یو اس ای آی دی» است. هیچ یک تاکنون گزارشی دقیق از هدف و تاثیرگذاری تلاشهای مدنی در جنگ عراق و افغانستان ارئه ندادهاند. بر خلاف تلاش فراوان و فداکاری پرسنل در این زمینه، هیچ یک از آنان رهبری خود در واشنگتن را نشان نداده است. آنان به وعده خود در زمینه طرح نقشههای کارآمدترعمل نکردهاند.
این یک شکست اداری ساده نیست. جنبه مدنی طرح به اندازه آینده نیروی نظامی حائزاهمیت است. کارنامه بانک جهانی و اقدامات دولت افغانستان بیانگر نیاز افغانها به دریافت کمکهای نظامی و غیرنظامی است. با توجه به این مطالب، با اعمال تغییرات در اواخر سال ۲۰۱۴، احتمال فروپاشی دولت نیز وجود دارد.
بدون افشای موضوعات تاثیرگذار در جنگ توسط دولت اوباما، هدایت روشن رئیس جمهور و وجود طرحی روشن که کنگره و ملت آمریکا بتوانند در مورد آن صحبت نمایند، قادر نیستیم آینده جنگ افغانستان را پیشبینی کنیم. این امر با بررسی اجمالی موضوعاتی که دیدگاه ما را در آینده شکل میدهند، قابل مشاهده است.
*سیستم سیاسی ناکارآمد در افغانستان
نخست. حدود ۱۰ سال است که از استقرار دولتی صادق و کارآمد در افغانستان داد سخن میدهند. این امر، منجر به رهبری فاسد و ناکارآمد در کابل و نقض قانون و هرج و مرج در بسیاری از مناطق دیگر شده است. دوران ریاست جمهوری حامد کرزای در سال ۲۰۱۴ به پایان میرسد. رئیس جمهور جدید رهبری کشوری را به دست خواهد گرفت که در آن اعضای مجلس از نفوذ و تاثیرگذاری لازم برخوردار نبوده و فرمانداران و حاکمان محلی انتسابی هستند. به همین دلیل، حاکمیت آنان وجاهت قانونی ندارد.
برگزاری انتخابات سالم موضوع مهمی نیست. هدف انتخاب فردی است که بتواند همزمان با قطع کمکهای نظامی و غیرنظامی، افغانستان را اداره کند. یادآور میشود که رهبر فروتن و ناکارآمد ویتنام شکست خورد. از موارد دیگر میتوان به فتنه فرقهای عراق اشاره کرد. اگر چنین فرایندی در عراق تکرار شود، دلیلی برای ماندن وجود ندارد.
*ناکارآمدی پلیس و ارتش افغانستان
دوم. دو گزینه در مورد جنگ افغانستان وجود دارد. اول. توافق با طالبان که «امیریت» سرسختانه با آن مخالفت میکند. پیش شرط این مذاکرات خروج کامل نیروها از افغانستان است. دوم. حمایت آمریکا از دولت افغانستان و گروههای افغان دیگر. به گزارش وزارت دفاع آمریکا تا سال ۲۰۱۶، نیروهای افغان قادر به تامین امنیت این کشور نخواهند بود. پلیس افغانستان نیز چنین شرایطی دارد.
*انزوای آمریکا در افغانستان
ممکن است با پایان سال ۲۰۱۴، آمریکا در افغانستان تنها بماند. تامین امنیت بخشهای وسیعی از افغانستان توسط متحدان آمریکا انجام میشود. آنان امنیت اقتصادی و نهادهای دولتی را تامین میکنند. در صورت تمایل آمریکا به حفظ امنیت در سطح کنونی، این کشور باید از اقداماتی استفاده نماید که درهیچ یک از کشورهای متحد آمریکا،مورد حمایت عموم مردم نیست.
*لزوم بررسی تمامی جوانب توسط آمریکا
کنفرانسهای توکیو و شیکاگو به بررسی موثر این موضوعات نپرداختهاند. طرحی برای تداوم ماموریت «یو ان ای ام ای» وجود ندارد. این نهاد وظیفه هم پایه سازی کمکهای مدنی بینالمللی را برعهده دارد.
اما از آغاز جنگ تاکنون، گزارش مهمی منتشر نشده است. طرحی برای تمدید ماموریت آموزش نیروهای افغان پس از سال ۲۰۱۴ ، توسط نیروهای ناتو و «آی اس ای اف» که در آموزش نیروهای افغان نقش مهمی دارند، وجود ندارد.
چهارم. اولویتهای اقتصادی و راهبردی بسیاری وجود دارد.برای حضور در افغانستان بعد از سال ۲۰۱۴، دلیلی وجود ندارد. مگر آنکه منافع مهمی در افغانستان داشته و به نتایج اقدامات خود مطمئن باشیم. تداوم حضور در افغانستان به وضعیت رئیس جمهور بستگی دارد. وی باید منافع حضور در افغانستان را با سرمایهگذاری در افغانستان، بحران خاورمیانه، مبارزه بینالمللی با تروریسم و مبارزه با بحران اقتصادی داخلی مقایسه نماید (تصمیم بگیرد که تداوم حضور در افغانستان ارزش دارد یا نه). تاکنون مقامات دولت به این موضوع توجه نکردهاند. در صورت نیاز به تداوم به حضور در افغانستان باید این موضوعات بررسی شود.
ابعاد منفی این مشکلات بیش از جنبههای مثبت آن است. واقعیتی که با گفتگوهای عمومی و تبلیغات سطحی نمیتوان آن را کتمان کرد. این موضوع بیانگر عدم طرح، نقشه و رهبری دولت اوباما است.
از سوی دیگر، جنبههای مثبت فراوانی نیز وجود دارند. با استفاده از طرحهای قابل قبول و استناد به موضوعات موثر به جای توجه بیمعنا به نیروی انسانی، میتوان شرایط ماندن را فراهم کرد. رئیس جمهور باید این نکته را در نظر گیرد که مردم به یک رهبر حقیقی نیاز دارند.
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.